xx آغا فخلا این پست ثابته

پروفایل نویسنده

آرشیو مطالب

کلیه مطالب این وبلاگ

طراح قالب : آی تم



✿✿✿✿ بــْـاد آوَردهِ را بـــْـاد مــے بــَــرد ، قـَبـولْ !!! امـّا تـُو کـِه بـا پـاهـْاے خـُودت آمـَده بـُودے ، چـِرا ؟!✿✿✿✿

 

  همه میتونن اسمت رو صدا کنن،

 

اما…

 

کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو میگن لذت میبری

و با تمام وجود در جوابشون دوست داری بگی

جـــــــــــــــــانم!!!!!!!

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

علی
ساعت22:44---17 بهمن 1391
خوشگل شده وبلاگت
قالبت تو حلقم


taranom
ساعت22:38---17 بهمن 1391
سلام شبنم جان وبت عاليه..چطوري؟چخبر؟؟به وب منم سربزن منتظرم

امیرحسین
ساعت1:26---17 بهمن 1391
سلام
خوشحالم که از چنگ فیلتر جستی
لینکت رو درست کردم
هر وقت آپ میکنی خبرم کن


AmirreZa
ساعت20:50---16 بهمن 1391
dobare link kardam shabnam jan..

کمپ عشق
ساعت18:53---16 بهمن 1391
اجی لینک کرمت
راستی فونت فارسیت مشکل داره
من با اپرا باز کردم


آیسان
ساعت23:00---14 بهمن 1391
سلام اجی محشره وبت سر میزنم از این به بعد بهش خواستی به وب منم سر بزن

الهه ناز
ساعت17:00---14 بهمن 1391
سلام خیلی عالی بود من لینکت کردم خواستی بلینک منو.
یه پیشنهاد کلیک کردن رو وبلاگتو فعال کن بذار بیان از وبلاگت مطالب وردارن اینجوری هم تعداد نظراتت بیشتر میشه هم بازدیدت


سپتا
ساعت15:44---14 بهمن 1391
ادم من..
بوی سیب می دادحرفایت
بهشت را طاق زدم با لب هایت


امیرحسین
ساعت0:13---13 بهمن 1391
سلام
وبت خیلی قشنگه
من لینکت کردم
دوست داشتی لینکم کن


دختــــــــــــــــر جنوبی
ساعت17:37---10 بهمن 1391
به همون سادگی اومندت دلتو شکوندم
حالا تا همیشه پشیمونم
حالا فقط دنبال یه فرصتم که جبران کنم.... لینک شدی


دختــــــــــــــــر جنوبی
ساعت17:36---10 بهمن 1391
اولین کسیکـــــــــــــــــــــــه وارد زندگیمان میشود
همان کسی است که بارفتنش
برای یک عمر ماتمان میکنــــــــــــــــــــد....


سپتا
ساعت17:18---10 بهمن 1391
mer30 eshgam

سپتا
ساعت16:31---10 بهمن 1391
شبنمی بیا قالب جدیدمو ببین نظرتو بده منتظرم ابی

AmirreZa
ساعت19:25---9 بهمن 1391
:| vaghean..

مریم
ساعت14:56---9 بهمن 1391
خوش به حال باد

گونه هایت را لمس می کند

و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!

کاش مرا باد می آفریدند

تو را برگ درختی خلق می کردند؛

عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!

در هم می پیچند و عاشق تر می شوند…


Nahal02
ساعت0:38---9 بهمن 1391
یادمان باشد ک قصه ى کودکمان رابایکى بودیکى نبود آغاز نکنیم،
ازابتدابیاموزیمشان اگر یکى نباشددیگرى هم نیست


الیک
ساعت20:59---7 بهمن 1391
سلام مرسی که بهم سر زدی بلاگت جالبه و موفق باشی

جواد
ساعت13:14---6 بهمن 1391
سلام وبت عالـــــــــــــــــی شده . خیلی از قبل بهتر شده .سعی کن بهتر از این باشه . دوباره بهت سر میزنم

mohammad d
ساعت17:32---5 بهمن 1391
قالبت خيلي قشنگه
كدشو بهم بده


علي
ساعت11:11---5 بهمن 1391


خدایا



بابت آن روز که سرت داد کشیدم متاسفم!!!



من عصبانی بودم



برای انسانی که تو میگفتی ارزشَش را ندارد



و من پافشاری میکردم

( سلام شبنم جون مرسي كه سر زدي بازم سر بزن
مرسيييي)


پرنسس
ساعت22:39---4 بهمن 1391
جاده هنوزخیس است ومن همچنان میروم

به خیال رد پاهای اشکهایت,

ولی تردید مرا زجرمیدهد

نمیدانم این خیسی اشکهای توست یا خیسی شرم این جاده ازشکست من!


yousef
ساعت20:27---4 بهمن 1391
سلاممممممم
مرسی شبنم جون که سر زدی عزیزم


کمپ عشق
ساعت20:27---4 بهمن 1391
سلام اجی گلم


از این مطالب خوشم اومد با اجازه ت گزاشتم تو وبلاگم




yousef
ساعت20:26---4 بهمن 1391
دِلْـــ تنگے اَمْـــ را با فاصلــہ مے نويسَمْـــ ...







تا شايدْ فاصلــہ اے بينــِ دِلَمْـــ و تنگے بيُفـــتدْ ...







چــہ خيالــــِ خامے ... !







اينْـــ مَدار فاصلــہ مُـــوَربْـــــ اَستْــــ ...







چندے كــہ بگذردْ ... دوباره مے شَودْ :







" تَــــــنْـــــــــگے ِ دِلْــــــــــــــــــــ "


کمپ عشق
ساعت20:20---4 بهمن 1391
یــــک جای کــار اشکال دارد ،نه به پدرم رفته ام ؛ نه به مادرم !
مــــــــن بر باد رفته ام … !

دیگر از این شهرمیخواهم سفر کنمچمدانم را بسته ام
اگر خدا بخواهد امروز میرومنشسته ام منتظر قطاراما نه در ایستگاه
روی ریل قطار…

دلَم باران می‌خواهدو چتری خراب و خیابانی که هیچ‌گاه به خانه‌ی تو نرسد…

گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن !
به رفتن که فکر می کنی ، اتفاقی میفتد که منصرف می شوی !
می خواهی بمانی ، رفتاری می بینی که انگار باید بروی !
این بلاتکلیفی خودش کلی جهنم است !


از من فاصله بگیر… هر بار که به من نزدیک میشوی…باور میکنم هنوز میتوان زندگی را دوست داشت
از من فاصله بگیر…خسته ام از امید های کوتاه… از زندگی در خیال…

زندگی !
کلاهت را بـه هوا بیانداز . . .که من دگر جان بازی کردن ندارم !تو بردی . . .


رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریدهتو اگر دستت به آسمانش رسید
چند تکه ابر نقاشی کنتا دل من به ابرها خوش باشد… !

روحم میخواهد برود یک گوشه بنشیند ،
پشتش را بکند به دنیا ،پاهایش را بغل کند و بلند بگوید :
من دیگر بازی نمیکنم . . .


صفحه های تقویم مرا یاد گذر زمان می اندازند !
نمیدانم ، پس کی زندگی شروع می شود . . ؟

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی
دلت بگیره ولی دلگیری نکنیشاکی بشی ولی شکایت نکنی
گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن . . .
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیریخیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری !
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی . .

کاش میتوانستم خاموش شوم فنا شوم
محو شوممن از این روزگار خسته شده ام
از این لحظه هایی که حال مرا نمی فهمند و کند می گذرند بیزارم
من از تمام شایدها و بایدها متنفرم . . .

اگه خیلی مهربان شود ورق میزند،
ولی اکثر اوقات آدم رو مچاله میکند روزگار …

آدم ها منتظرند جهتی را اشتباه بروی،
آن وقت است که آوار میشوند رویت،
و فراموش می کنند تمام مهربانی هایت را . . .

یه وقتا اینقد آدم زندگی ایش غمناک میشه
که دوس داره یکی یوهو بگه…کاااااات…عالی بود عالی…
خسته نباشین بچه ها…واسه امروز بسه!

من خیلی وقته کارت قرمزمو گرفتم …
فقط دارم آروم آروم زمینو ترک میکنم واسه وقت کشی !


نینا
ساعت14:12---4 بهمن 1391
سیــــتــی چـــــــــتــــــــ سیــــتــی چـــــــــتــــــــ
منظرحضورت هستم


سارا
ساعت14:48---3 بهمن 1391
زمونه ازم پرسید چه کسی رو از همه بیشتر می خوای

از اونجایی که رسم زمونه اینه که اونی که دوستش داری رو ازت می گیره !

منم چیزی از تو نگفتم .............


عاشق این وبلاگ
ساعت20:21---1 بهمن 1391
سلام شبنم گلم جیگرلینکت کردم بروببین بااین اسم شبنم(عاشق این وبلاگ).معیسسسی ابجی گلم غیبت نزنه بازم بیادرارتباط باشیم فعلا.دلداده شماعاشق این وبلاگ‎

عاشق این وبلاگ
ساعت18:40---1 بهمن 1391
چراسرنمیزنی نمیخوای لینکت کنم فدات؟دوسدارشما......‏s.sh‏ اگه اومدی بانام عاشق این وبلاگ نظربده.معیسسسسسسی_

ミ★ミ ミ★ミ کلبه تنهایی ミ★ミミ★ミ amirali
ساعت11:38---1 بهمن 1391
ممنون که سرزدی بازم بیا وب واقعا قشنگی داری نفس منتظر نظرات گرم تون هستم

ミ★ミ ミ★ミ کلبه تنهایی ミ★ミミ★ミ amirali
ساعت11:34---1 بهمن 1391
عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب

حالا هزار شب پشیمانم که چرا

یک شب عاشق نبوده ام

.

.

.

سلام خوبی؟ یه سوال داشتم، تو دل منو ندیدی؟

آخه از وقتی اومد دنبال تو دیگه بر نگشت!



.

.

.

گلهای بهشت سایبانت

یک دسته ستاره ارمغانت

یک باغ از گلهای نرگس

تقدیم وجود مهربانت

.

.

.

.

بعضیا از خنده سیرن

بعضیا از غم میمیرن

بعضیا از بس عزیزن

هرگز از دلها نمیرن

.

.

.

ای عشق چه در شرح تو جز عشق بگویم

زیرا که تو در ساده ترین شکلی و پیچیده ترینی

.

.

.

در میان همگان گشتم و عاشق نشدم

تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم

.

.

.

وقتی که وفا قصه ی برف به تابستان است و محبت گل نایابیست

به چه کسی باید گفت : با تو خوشبخت ترین انسانم ؟

.

.

.

خوب است و قشنگ اینکه دلگیر شویم

در دام دل شکسته زنجیر شویم

ای عشق همیشه از خدا میخواهم

که کنار من باشی به پای هم پیر شویم

.

.

.

یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود

روز و شب در طلب و هر لحظه بیدار تو بود

دیدگانم را چه دانی که دگر سویی نیست

به فدایت ، که آن هم گرفتار تو بود

.

.

.

زندگی با تو چه زیباست نمیدانی تو

دل من غرق تمناست نمیدانی تو

شوق دیدار تو در باغ دلم میشکفد

دل من منتظر توست نمیدانی تو

.

.

.

دلت آبی تر از دریا عزیزم

به کامت گردش دنیا عزیزم

الهی دائما چون گل بخندی

بهارانت خوش و زیبا عزیزم

.

.

.

دوستت دارم

این تعارف نیست

زندگی من است . . .

.

.

.

چشم من چشمه ی زاینده ی اشک

گونه ام بستر رود

کاشکی همچو حبابی بر آب

در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود . . .

.

.

.

ترا در طبیعت بکر چون یاس

و در افکارم از احساس

در انزوای تنهایی بی حد

ترا در شبانه ی لبخند

تا صبح دور

و به اندازه ی یک جرعه خدا

دوستت می دارم

.

.

.

ای ثانیه ها مرا تب آلود کنید / سرتاسر خانه را پر از عود کنید

چشمان حسود کور ، عاشق شده ام / اسفند برای دل من دود کنید . . .

.

.

.

در نبودت شعر گل ماتم شود / قامت یاس و اقاقی خم شود

روح من هر دم تو را خواند ولی / در حضورت آتش جان کم شود . . .

.

.

.

روز روشن میره باز شب میرسه

غم میاد به هر دری سر میزنه

مگه میشه چشامو هم بزارم

وقتی غم قلبمو خنجر میزنه . . .

.

.

.

یک سبد دعای خوشبختی مال تو

دست من بود می گفتم همه دنیا مال تو

.

.

.

میدونی که بی تو می میرم

تو زندون دلت اسیرم

دیگه نگیر برام بهونه

دوست دارم عاشقونه

.


فــــــــــــــــــــــــرزاد
ساعت22:08---30 دی 1391
دل دیونه من هنوز در اشتباه



اگرچه مهربونه ولی غرق گناه



دل من آروم نداره



به چشمام زاری رمیده


یاس کیود
ساعت21:27---30 دی 1391
ممنون شبنمی بدان که فراموشت نکردم بهم سر بزن

ژیلا
ساعت17:06---30 دی 1391
این روز‌ها

خیلی چیز‌ها دست من نیست

مثل دستانت…


بنده خاکی
ساعت18:40---29 دی 1391
من ازین پس به همه عشق جهان میخندم

به هوس بازی این بی خبران میخندم

هرکه آرد سخن از عشق به آن میخندم

خنده من از گریه غمگین تر است

کارم از گریه گذشته است به آن میخندم


بنده خاکی
ساعت18:00---29 دی 1391
رفت؟به سلامت



































من خدا نیستم بگویم صد بار اگر توبه شکستی باز آی



































آنکه رفت به حرمت آنچه با خود برد حق بازگشت ندارد



































رفتنش مردانه نبود!!!!



































لااقل مرد باشد و برنگردد.



































خط زدن بر من پایان من نیست



































آغاز بی لیاقتی اوست


پرنسس
ساعت16:36---28 دی 1391
امروز معلم عشق گفت :

دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند !

مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند .

گفتم : من خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم ؟

لبخند تلخی زد و گفت :

شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد


امیرحسین
ساعت14:50---28 دی 1391
ممنون شبنم جان . واقعا معذرت میخوام که زحمتت دادم عزیزم . راستی به وبم اگه قابل میدونی رای بده . رای دادی خبرم کن

مریم
ساعت14:48---28 دی 1391
سلام مرسی ک سر زدی بازم بیا منتظرم نظر یادت نره قربووووووووونت
اگه دوس داشتی منو ب اسم شب پاییزی بلینک


علی
ساعت14:46---28 دی 1391
سلام*
مرسی که سر زدی*
وبلاگت خیلی عالیه برات آرزوی موفقیت می کنم


امیرحسین
ساعت14:24---28 دی 1391
آره دیدم اما اونی که من نوشتم کشیده تره نمونشو نگاه کن .
اشک پنهان
اشــک پــنــهـــان


ژیلا
ساعت13:36---28 دی 1391
سلااااااااام شبنمی بالاخره تونستم بیام این وببببببببت
اجی جوووووووونم منم لینکت میکنم فداتشم


yousef
ساعت9:04---28 دی 1391

گاهی برای دلم دل تنگ میشوم

گاهی مثل مداد مشکی پر رنگ میشوم



با هرگناه فاصله میگیرم از شما

دارم شبیه مردم دل سنگ میشوم…



امیرحسین
ساعت22:25---27 دی 1391
شبنم جان منم خیلی وقته تو رو لینک کردم . توی لینکهام خوب نگاه کن آدرس وبتو میبینی

کمپ عشق
ساعت21:58---27 دی 1391
روزها، روزهای ننوشتن است.
مثل همین بارانی که باید بیاید و نمی آید.
دستم را پشت حصاری که از کلمات خالی ست، زندانی کرده اند.
مثل مردی که خیابان ها را فریاد می زد و حالا سال هاست که از کوچه های این شهر دور است.
دستم هر روز دیوارهای زندان را پی کلمات می کوبد. خیابان ها از فریاد خالی اند.
روزها، روزهای در تراس نشستن و چشم به آسمان دوختن است.
تو حتم داری که باران می بارد.
دست هایت
را به من بده،
ما از پشت دیوار هزار زندان، کلمه ها را می یابیم و خیابان ها را پر از فریاد می کنیم



می توانم بنوسم هر چند که باید از خیلی چیزها بنویسم و شاید تو بعدها برایم خیلی چیزها بگویی
هر چه که هست بیا شریک شبنم ساده زندگی باشیم
به خود دروغ نگوییم وبه هم
بگذاریم که اندیشه های سبز پیچکی شود بر ذهن
وبگذاریم که خیال فاصله های جدایی افتاده را طی کند
و حس کنیم آنچه را که دوست داریم
زمان آن نیست که هر چه دلم می خواهد بگویم
اما….
اگر باران ببارد
چتری خواهم شد برای ت


علی
ساعت16:25---27 دی 1391
چرا همش داری دلمونو میسوزونی

sara
ساعت21:30---15 دی 1391
خدایی این را راست گفتی

sara
ساعت21:29---15 دی 1391
khodayi in ra rast gofti

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسبـهـ ـا :
جمعه 15 دی 1386برچسب:, 17:37 |- ✖ ✗ ✘sнαßnαm✖ ✗ ✘ -|

_______________ ɪʼᆻ__ɩǫʂţ__ŵɪţʜǫǔţ __ȳǫǔ _________________



aytem.ml